loading...
اللهم عجّل لولیک الفرج
علی فهیمی بازدید : 2 پنجشنبه 05 دی 1392 نظرات (0)

 

نامش حسین بود و شهرتش پناهی دژکوه، دژکوه را برای اختصار نمی گفتند اما او منش و نام زادگاهش را در رفتار و
حرکاتش حفظ کرده بود و با خود همه جا می برد دژکوه جایی بود در استان کهکیلویه و بویر احمد نزدیک دهدشت، روستایی
.زیبا با همه مشخصه های یک روستای محل سکونت قوم لُر
پناهی از سال 1335 که در دژکوه به دنیا آمد تا اوایل دهه 60 روزگارش درهمان روستا به تحصیل و کار و بار گذشت تا آن
که بعد از فراغت از تحصیل متوسطه در بهبهان، سودای پاسخ گفتن به پرسش هایی بزرگ تر به جانش افتاد و او را به حوزه
.درس آیت الله گلپایگانی در شهرستان قم کشاند
بعداز مدتی حسین پناهی در کسوت روحانی به زادگاهش برگشت و مدتی را در آنجا به تنظیم امور مذهبی روستا مشغول
بود. با شروع جنگ، پناهی همراه با خانواده اش به تهران آمد و دوره چهارساله هنرجویی بازیگری را در مدرسه آناهیتا
گذراند تا نوع دیگری از زندگی را تجربه کند.
حسین پناهی از سال 1365 با فیلم گال وارد عرصه بازیگری شد. این فیلم که اولین ساخته ابوالفضل جلیلی، کارگردان
متفاوت و ستایش شده سینمای ایران بود دروازه دنیایی را به روی پناهی گشود که دیگر تا پایان عمر رهایش نکرد.

 

 

به ادامه مطلب بروید . . .

علی فهیمی بازدید : 1 پنجشنبه 05 دی 1392 نظرات (0)

احمد شاملو، شاعر، نویسنده، فرهنگ ‌نویس، ادیب و مترجم ایرانی، در بیست و یکم آذرماه سال ۱۳۰۴ در تهران؛ در خانه ی شماره ی ۱۳۴ خیابان "صفی‌علیشاه" به دنیا آمد. تخلص* او در شعر، "الف. بامداد" و "الف. صبح" بود. پدرش، "حیدر" نام داشت که تبار او به گفته ی شاملو در شعری از مجموعه‌ی مدایح بی‌صله، به کابل برمی‌گشت؛ نام مادرش، "کوکب عراقی" بود. شاملو دوره‌ی کودکی خود را به دلیل شغل پدر که افسر ارتش بود، در شهرهایی چون "رشت"، "سمیرم"، "اصفهان"، "آباده" و "شیراز" گذراند؛ به همین دلیل شناسنامه ی او در شهر رشت گرفته شده ‌است.

 

 

 

به ادامه مطلب بروید . . .

علی فهیمی بازدید : 1 پنجشنبه 05 دی 1392 نظرات (0)

 

ارسطو در سال 384 پیش از میلاد در شهر استاگیرا واقع در مقدونیه که در 300 کیلومتری شمال آتن قرار دارد، به دنیا آمد. پدر او دوست و پزشک پادشاه مقدونیه، جد اسکندر مقدونی بود. ارسطو در جوانی برای تحصیل در آکادمی افلاطون، راهی آتن شد و توسط  او، عقل مجسم (Nous) آکادمی نام گرفت. وی پس از مرگ افلاطون، آکادمی را ترک نموده، به آسیای صغیر رفت و در آنجا با  دختر یک خانواده ثروتمند و پر نفوذ ازدواج کرد. بعد از مدت نه چندان طولانی، فیلیپ پادشاه مقدونیه، ارسطو را برای آموزش فرزندش اسکندر به دربار خود دعوت نمود. زمانی که اسکندر 13 ساله بود، ارسطو شروع به تربیت وی کرد و حدود 12 سال به این کار مشغول بود، پس از آن به آتن رفت و مدرسه خود را با نام «لوکیون» بنا نهاد. برخلاف آکادمی افلاطون که در آن بیشترین تاکید بر ریاضیات، سیاست و فلسفه نظری بود، در لوکیون به پژوهش هایی در مورد زیست شناسی، روان شناسی، اخلاق، هنر و شعر نیز پرداخته می شد. شواهد نشان می دهد که در این مقطع زمانی، ارسطو از حمایت های همه جانبه و فراوان اسکندر برخوردار بوده است؛ به طوری که با کمک های او موفق به تاسیس اولین باغ وحش تاریخ شد.

 

 


به ادامه مطلب بروید . . .

علی فهیمی بازدید : 1 پنجشنبه 05 دی 1392 نظرات (0)

با سنگهایی که در سر راهت میگذارند هم میتوانی چیز قشنگ بسازی.(اریک کستنر نویسنده المانی)

 

خدا هیچ یک از اینها که می گویند نیست .او عاشق انسان نیست بلکه معشوق اوست .ساکنی است که جهان از او در حرکت است. (ارسطو)

 

هوش واستعداد خود را پرورش ده ولی نه ازراه مطالعه صرف بلکه به وسیله تفکر توام با عمل تمایل اکثر فضلا به مطالعه شبیه تلمبه است خالی بودن مغزها ی خودشان موجب می شود که افکارمردم دیگر را به سوی خود بکشند هر کس زیاد مطالعه کند بتدریج قدرت تفکر را از دست می دهد. (شوپنهاور)

 

کسی که شاد و خندان است همیشه چیزی برای شادمانی پیدا میکند. (شوپنهاور)

 

 

ادامه سخنان ادامه مطلب . . .

علی فهیمی بازدید : 1 پنجشنبه 05 دی 1392 نظرات (0)

 

صدای پای آب،
نثار شبهای خاموش مادرم!

اهل کاشانم.
روزگارم بد نیست‌.

تکه نانی دارم ، خرده هوشی، سر سوزن ذوقی.
مادری دارم ، بهتر از برگ درخت‌.
دوستانی ، بهتر از آب روان‌.

و خدایی که در این نزدیکی است‌:
لای این شب بوها، پای آن کاج بلند.
روی آگاهی آب‌
، روی قانون گیاه‌.

 

ادامه شعر در ادامه مطلب . . .

علی فهیمی بازدید : 2 پنجشنبه 05 دی 1392 نظرات (0)

 

برای شنا کردن به سمت مخالف رودخانه، قدرت و جرات لازم است . وگرنه هر ماهی مرده ای هم
می تواند از طرف موافق جریان آب حرکت کند.

.

.

وقتی که دیگر نبود
من به بودنش نیازمند شدم
وقتی که دیگر رفت
من به انتظار آمدنش نشستم
وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد
من او را دوست داشتم
وقتی که او تمام کرد
من شروع کردم
وقتی که او تمام شد
من آغاز کردم
چه سخت است تنها متولد شدن
مثل تنها زندگی کردن است
مثل تنها
مردن

.

.

دنیا را بد ساخته اند … کسی را که دوست داری ، تو را دوست نمی دارد … کسی که تورا دوست دارد ، تو دوستش نمی داری … اما کسی که تو دوستش داری و او هم تو را دوست دارد … به رسم و آئین هرگز به هم نمی رسند … و این رنج است …

.

.

شرافت مرد هم چون بکارت یک دختر است اگر یکبار لکه دار شد دیگر جبران پذیر نیست

.

.

یه عالمه اس ام اس ناب از سخنان دکتر شریعتی در ادامه مطلب

علی فهیمی بازدید : 1 پنجشنبه 05 دی 1392 نظرات (0)

 

استاد شهید آیت الله مطهری در 13 بهمن 1298 هجری شمسی در فریمان  واقع در 75 کیلومتری شهر مقدس مشهد در یک خانواده اصیل روحانی چشم به جهان می گشاید. پس از طی دوران طفولیت به مکتبخانه رفته و به فراگیری دروس ابتدایی

می پردازد. در سن دوازده سالگی به حوزه علمیه مشهد عزیمت نموده و به تحصیل مقدمات علوم اسلامی اشتغال می ورزد. در سال 1316 علیرغم مبارزه شدید رضاخان با روحانیت و علیرغم مخالفت دوستان و نزدیکان، برای تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمیه قم می شود در حالی که به تازگی موسس گرانقدر آن آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی دیده از جهان فروبسته و ریاست حوزه را سه تن از مدرسان بزرگ آن آیات عظام سید محمد حجت، سید صدرالدین صدر و سید محمد تقی خوانساری به عهد گرفته اند.

 

به ادامه مطلب بروید . . .

علی فهیمی بازدید : 1 پنجشنبه 05 دی 1392 نظرات (0)

 

شهید محمد جواد باهنر در سال 1312 در شهر کرمان در محله ای به نام "محله شهر" که از محله های بسیار قدیمی و مخروبه شهر کرمان بود، به دنیا آمد. ایشان فرزند دوم خانواده و دارای نه خواهر و برادر بود. پدر ایشان پیشه ور ساده ای بود که زندگی محقرانه ای داشت و به واسطه مغازه کوچکی که در سرگذر محله داشت امرار معاش می کرد. شهید باهنر در سن پنج سالگی به مکتب خانه ای سپرده شد و نزد بانوی متدینه ای قرآن را فرا گرفت از حدود یازده  سالگی با راهنمایی حجةالاسلام حقیقی، فرزند بانوی متدینه مکتب خانه، به مدرسه معصومیه کرمان وارد شد و تعلیم دروس حوزوی را آغاز نمود. حجةالاسلام ایرانمنش پسردائی شهید باهنر در این باره می گویند: "حدود سن 5 سالگی بود که با هم در کرمان به مکتب خانه رفتیم، در آنجا خواندن قرآن و در ضمن خواندن فارسی و دیوان حافظ را فرا می گرفتیم. در آن زمان مدرسه خیلی کم بود و تعداد معدودی بودند که به مدرسه می رفتند و کسانی که از نظر مالی در حد متوسط و یا ضعیف بودند به همین مکتب خانه اکتفا می کردند و بعد دنبال کسب و کارمی رفتند؛ چون دیگر مقتضیات زمان اجازه نمی داد. مدرسه معصومیه بعد از سالها که در دوران رضا خان تعطیل شده بود، فعالیت های خود را آغازکرد و چند نفری از طلاب را پذیرا شده بود. شهید باهنر مقدمات را با نصاب البیان و جامع المقدمات شروع نمود و در کنار دروس رسمی حوزوی، تحصیلات جدید را نیز پی گرفت و به صورت متفرقه در امتحانات شرکت می نمود و موفق شد مدرک پنجم علمی قدیم را اخذ کند. در این دوران، تحصیلات دینی ایشان به حدود سطح رسیده بود و در اوائل مهر ماه 1332 جهت ادامه تحصیلات دینی عازم شهر قم گردید.

به ادامه مطلب بروید . . .

علی فهیمی بازدید : 2 پنجشنبه 05 دی 1392 نظرات (0)

 

علی اسفندیاری، مردی که بعدها به «نیما یوشیج» معروف شد، در بیست‌ویکم آبان‌ماه سال 1276 مصادف با 11 نوامبر 1897 در یکی از مناطق کوه البرز در منطقه‌ای به‌نام یوش، از توابع نور مازندران، دیده به جهان گشود.او 62 سال زندگی کرد و اگرچه سراسر عمرش در سایه‌ی مرگ مدام و سختی سپری شد؛ اما توانست معیارهای هزارساله‌ی شعر فارسی را که تغییرناپذیر و مقدس و ابدی می‌نمود، با شعرها و رای‌های محکم و مستدلش، تحول بخشد. .در همان دهکده که متولد شد، خواندن و نوشتن را نزد آخوند ده یاد گرفت”.

 

 

به ادامه مطلب بروید . . .

علی فهیمی بازدید : 3 پنجشنبه 05 دی 1392 نظرات (0)

 

مردم اغلب بی انصاف, بی منطق و خود محورند,ولی آنان را ببخش.


اگر مهربان باشی تو را به داشتن انگیزه های پنهان متهم می کنند,ولی مهربان باش.


اگر موفق باشی دوستان دروغین ودشمنان حقیقی خواهی یافت,ولی موفق باش.


اگر شریف ودرستکار باشی فریبت می دهند,ولی شریف و درستکار باش
.


آنچه را در طول سالیان سال بنا نهاده ای شاید یک شبه ویران کنند,ولی سازنده باش.



اگر به شادمانی و آرامش دست یابی حسادت می کنند,ولی شادمان باش.



نیکی های درونت را فراموش می کنند.ولی نیکوکار باش
.


بهترین های خود را به دنیا ببخش حتی اگر هیچ گاه کافی نباشد
.


و در نهایت می بینی هر آنچه هست همواره میان "تو و خداوند" است نه میان تو ومردم.


دکتر علی شریعتی

علی فهیمی بازدید : 1 پنجشنبه 05 دی 1392 نظرات (0)

وصیتـی زیبـا و مانـدگار از آلبـرت انیشتیـن

 

 

روزی فرا خواهد رسید
که جسم من آنجا زیر ملحفه سفید پاکیزه ای که از چهار طرفش زیر تشک تخت بیمارستان
رفته است، قرار می گیرد و آدم هایی که سخت مشغول زنده ها و مرده ها هستند از کنارم
می گذرند.

آن لحظه فرا خواهد رسید که دکتر بگوید مغز من از کار افتاده است و به هزار علت دانسته و
ندانسته زندگیم به پایان رسیده است.

در چنین روزی، تلاش نکنید به شکل مصنوعی
و با استفاده از دستگاه، زندگیم را به من برگردانید و این را بستر مرگ من ندانید.
بگذارید آن را بستر زندگی بنامم. بگذارید جسمم به دیگران کمک کند که به حیات خود
ادامه دهند.

چشمهایم را به انسانی بدهید که هرگز طلوع آفتاب، چهره یک نوزاد
و شکوه عشق را در
چشم های یک زن ندیده است.

قلبم را به کسی هدیه بدهید که از قلب جز خاطره ی
دردهایی پیاپی و آزار دهنده چیزی به یاد ندارد.

خونم را به نوجوانی بدهید که
او را از تصادف ماشین بیرون کشیده اند و کمکش
کنید تا زنده بماند تا نوه هایش را ببیند.

کلیه هایم را به کسی بدهید که
زندگیش به ماشینی بستگی دارد که هر هفته خون
او را تصفیه می کند.

استخوان هایم، عضلاتم، تک تک سلول هایم و اعصابم را
بردارید و راهی پیدا کنید که آنها را به پاهای یک کودک فلج پیوند بزنید.

هر
گوشه از مغز مرا بکاوید، سلول هایم را اگر
لازم شد، بردارید و بگذارید به رشد خود ادامه دهند تا به کمک آنها پسرک لالی بتواند
با صدای دو رگه فریاد بزند و دخترک
ناشنوایی زمزمه باران را روی شیشه اتاقش بشنود.

آنچه را که از من باقی می
ماند بسوزانید و خاکسترم را به دست باد بسپارید، تا گلها بشکفند.

اگر قرار
است چیزی از وجود مرا دفن کنید بگذارید خطاهایم، ضعفهایم و تعصباتم نسبت به
همنوعانم دفن شوند.

گناهانم را به شیطان و روحم را به خدا بسپارید و اگر
گاهی دوست داشتید یادم کنید.

عمل خیری انجام دهید، یا به کسی که نیازمند
شماست، کلام محبت آمیزی بگویید.

اگر آنچه را که گفتم برایم انجام دهید،
همیشه زنده خواهم ماند ...

 

علی فهیمی بازدید : 3 پنجشنبه 05 دی 1392 نظرات (0)

وبلاگ جملات حکیمانه

 

 

اولین مرحله انجام کار خیرتمایل به آن است .ارسطو

 

شادمانی عبارت است از پروراندن عالیترین صفات و خصایص  انسانی.ارسطو

 

همیشه معیاری بالا تر از انچه که دیگران از شما انتظار دارند، برگزینید.ارسطو

 

مناعت ، بین خود ستائی و خود هیچ انگاری است. ارسطو

 

خردمند آنچه را که میداند نمیگوید و آنچه را که بگوید میداند .ارسطو

 

عشق انسان را از دیدن عیوب منع می کند.ارسطو

 

تجربه میوه ای است که آن را نمی چینند مگر پس از گندیدن.ارسطو

 

خوشبخت و عاقل کسی است که هنگام بیدار شدن با خود می اندیشد .ارسطو

 

امروزسعی می کنم بهتر ازدیروز باشم.ارسطو

 

کسی که به امید شانس نشسته باشد،سالهاست مُرده است.ارسطو

 

تمایلات خود را میان دو دیوار محکم اراده و عقل حبس کنید .ارسطو

 

از طرز دعوای زن و شوهر ، به خوبی می توان فهمید که میزان تربیت ، فهم و فرهنگ آنها ، تا چه اندازه است.ارسطو

 

برنده ترین سلاح یک زن تقوا ونجابت اوست. ارسطو

 

دو چیز اندوه را از بین می برد یکی دیدار دوستان ، دیگر سخن دانایان و عالمان. ارسطو

 

باید از بدی کردن بیشتر بترسیم تا بدی دیدن. ارسطو

 

پیش از آن که کاری بکنی ، باید کسی باشی .ارسطو

 

بیشترین تاثیر افراد خوب زمانی احساس میشود که از میان ما رفته باشند.ارسطو

 

هیچ روح برتری نیست که آمیزه ای از دیوانگی و جنون را در خود نداشته باشد.ارسطو

 

هیچ چیز مانند بخشش و احسان انسان را سیر نمی کند.ارسطو

 

بزرگی در احترام داشتن نیست در شایستگی داشتن احترام است . ارسطو

 

کارهای تکراری ما نشان دهنده شخصیت ماست .ارسطو


آموزش احمق عمر هدر بردن است.ارسطو

 

هر که از چیزی بترسد از آن می گریزد،اما  هر که از خدا بترسد به او پناه می برد.ارسطو

 

در زندگی وقتی کاری برای انجام یا چیزی برای عشق ورزیدن یا بارقه ای برای امیدوار بودن داشتید ، آن گاه بدانید فرد شادی خواهید بود . ارسطو

 

 اولین مرحله انجام کار خیرتمایل به آن است .ارسطو

 

شادمانی عبارت است از پروراندن عالیترین صفات و خصایص  انسانی.ارسطو

 

همیشه معیاری بالا تر از انچه که دیگران از شما انتظار دارند، برگزینید.ارسطو

علی فهیمی بازدید : 1 پنجشنبه 05 دی 1392 نظرات (0)

زندگی بدون آزادی ، شرم آور است . حکیم ارد بزرگ


گروه ، توان افزون آدمیان است . حکیم ارد بزرگ


باران مهر آسمان است نه بغض آن ، همانند آدمیان مهرورزی که می بارند و کینه توزانی که خشک و بی نشانند . حکیم ارد بزرگ


با ترشرویی به میان مردم رفتن ، تنها از بیماران ساخته است . حکیم ارد بزرگ


برای مهر ورزیدن در زندگی به دنبال بهترین زمان مباش خود باش و احساست را جاری کن . حکیم ارد بزرگ


پیمان زناشویی آسان ، ارزشمند است . حکیم ارد بزرگ


بزرگداشت ، دروازه ای از بهشت است . حکیم ارد بزرگ


اگر به سخنی که گفته اید با تمام وجود باور دارید، دیگر نیازی نیست برای گفتن آن پوزش بخواهید . حکیم ارد بزرگ


سرنگونی با آدمهای شتابنده ( عجول ) زاده می شود . حکیم ارد بزرگ

 

 

در ادامه مطلب سخنان بیشتر . . .

علی فهیمی بازدید : 2 پنجشنبه 05 دی 1392 نظرات (0)

 

 

احمد شاه مسعود (رهبر نظامی مجاهدین و وزیر دفاع افغانستان) می گوید :

من و ارد [حکیم ارد بزرگ ایرانی] زاده یک سرزمین بزرگ هستیم .



بی نظیر بوتو (نخست وزیر شهید پاکستان) می گوید :

ما با کشورهای منطقه و بخصوص ایران ، اساطیر ، فرهنگ و تاریخی مشترک داریم من هم همانند بزرگانی نظیر "اقبال لاهوری" و "ارد بزرگ" تمایل دارم کشورهای ما بر اساس فرهنگ و ریشه های مشترک هر روز بیشتر از پیش به هم نزدیک شوند .



فرزانه شیدا (ادیب و سراینده ایرانی مقیم کشور نروژ و نویسنده کتاب یازده جلدی بُعد سوم آرمان نامه حکیم ارد بزرگ ) می گوید :

چیزی که انسان نیازمند آن در طول راه سفر عمر خویش است و در درون « خویش» خود همواره در این باور زندگی میکند که امید و آرزو را می توان رنگی از حقیقت داد و بر اساس خواسته های زندگی خود گام برمی دارد و در راه سرنوشت انسان می بایست فانوس وچراغی از سخنان *ارد بزرگ ,این عالم بزرگ اندیشه را در سیاهی های دنیای ناشناخته ای که به شناخت آن نیازمندیم به همراه داشته باشد وحتی کلمه به کلمه ی آنرا به خاطر و دل بسپارد و هر کجا در جائی و منطقه ای از زندگی دچار سستی و نا امیدی شد به مرور دوباره ی افکار و ایده های حکیم ارد بزرگ بنشیند چرا که تمامی این جملات طلائی و این پندهای زّرین به «معرفت انسانی »در میدان خرد یک به یک , جنبه علمی و کاربردی ثابت شده ای را در علوم پایه زندگی داراست و بر این اساس می توان «*حکیم ارد بزرگ را اسطوره راه و اندیشه » نامید.

به ادامه مطلب بروید . . .

علی فهیمی بازدید : 3 پنجشنبه 05 دی 1392 نظرات (0)

 

سید محمود حسابی در سال ۱۲۸۱ (ه.ش), از پدر و مادری تفرشی در تهران زاده شدند. پس از سپری نمودن چهار سال از دوران کودکی در تهران, به همراه خانواده (پدر, مادر, برادر) عازم شامات گردیدند.سید محمود حسابی در سال ۱۲۸۱ (ه.ش), از پدر و مادری تفرشی در تهران زاده شدند. پس از سپری نمودن چهار سال از دوران کودکی در تهران, به همراه خانواده (پدر, مادر, برادر) عازم شامات گردیدند. در هفت سالگی تحصیلات ابتدایی خود را در بیروت, با تنگدستی و مرارت های دور از وطن در مدرسه کشیش های فرانسوی آغاز کردند و همزمان, توسط مادر فداکار, متدین و فاضله خود (خانم گوهرشاد حسابی) , تحت آموزش تعلیمات مذهبی و ادبیات فارسی قرار گرفتند. استاد, قرآن کریم را حفظ و به آن اعتقادی ژرف داشتند. دیوان حافظ را نیز از برداشته و به بوستان و گلستان سعدی, شاهنامه فردوسی, مثنوی مولوی, منشات قائم مقام اشراف کامل داشتند.

 

به ادامه مطلب بروید . . .

علی فهیمی بازدید : 1 پنجشنبه 05 دی 1392 نظرات (0)

 

آلبرت انیشتین
دانشمند آلمانی (1879- 1955)

«آلبرت انیشتین» در چهاردهم مارس 1879 در شهر «اولم» واقع در ناحیه «ورتمبرگ» آلمان متولد شد. وقتی که آلبرت یک ساله بود، خانواده وی از اولم عازم مونیخ گردیدند.پدر آلبرت، هرمان انیشتین، کارخانه کوچکی برای تولید محصولات الکتروشیمیایی داشت و با کمک برادرش که مدیر فنی کارخانه بود، از آن بهره برداری می کرد. وی از لحاظ عقاید سیاسی با حکومت پروسی ها مخالفت داشت، اما امپراتوری جدید آلمان را ستایش می کرد و صدر اعظم آن « بیسمارک » و ژنرال « مولتکه » و امپراتور پیر یعنی « ویلهم اول» را مورد تجلیل قرار می داد. مادر انیشتین که پائولین کوخ نام داشت، بیش از پدر زندگی را جدی می گرفت و از احساسات هنرمندانه ای برخوردار بود.

 

به ادامه مطلب بروید . . .

علی فهیمی بازدید : 1 پنجشنبه 05 دی 1392 نظرات (0)

 

زندگی جمال زاده

سید محمد علی جمال زاده در سال 1309 هـ . ق. برابر با سال 1270 هـ . ش. در شهر اصفهان به دنیا آمد. پدر او سید جمال الدین واعظ همدانی معروف به (اصفهانی) از خاندان بزرگ صدر در لبنان و مادر او مریم فرزند میرزا حسن باقرخان از اعیان شهر اصفهان بود.پدر جمال زاده روحانی ای مبارز و از خطیبان و بزرگان مشروطه خواه و موسسان آزادی سیاسی در عهد مشروطه به شمار می رفت و چون همیشه در حال سخنرانی علیه شاه بود، از طرف ظل السلطان (پسر ناصرالدین شاه) حاکم وقت اصفهان، مورد آزار و اذیت قرار می گرفت و او مجبور بود در شهرهای دیگری غیر از اصفهان، به سخنرانی و بیداری مردم بپردازد و همین آوارگی ها زندگی را برای خانواده ی او دشوار کرده بود.

 

به ادامه مطلب بروید . . .

علی فهیمی بازدید : 2 پنجشنبه 05 دی 1392 نظرات (0)

 

 

شهریار در جوانی

شهریار به سال ۱۲۸۵ در روستای خشگناب در بخش قره‌چمن آذربایجان ایران در اطراف تبریز متولد شد. پدرش حاج میر آقا خشگنابی نام داشت که در تبریز وکیل بود.پس از پایان سیکل اول متوسطه در تبریز در سال ۱۳۰۰ برای ادامه تحصیل از تبریز به تهران رفت و در مدرسه دارالفنون (تا ۱۳۰۳) و پس از آن در رشته پزشکی ادامه تحصیل داد. حدود شش ماه پیش از گرفتن مدرک دکتری «به علل عشقی و ناراحتی خیال و پیش‌آمدهای دیگر» ترک تحصیل کرد (زاهدی ۱۳۳۷، ص ۵۹). پس از سفری چهارساله به خراسان برای کار در اداره ثبت اسناد مشهد و نیشابور، شهریار به تهران بازگشت و به سال ۱۳۱۵ در بانک کشاورزی استخدام و پس از مدتی به تبریز منتقل شد. بعدها دانشگاه تبریز وی را یکی از پاسداران شعر و ادب میهن خواند و عنوان استاد افتخاری دانشکده ادبیات تبریز را نیز به وی اعطا نمود.

به ادامه مطلب بروید . . .

علی فهیمی بازدید : 2 پنجشنبه 05 دی 1392 نظرات (0)

 

آندره پل ژید در سال ۱۸۶۹ به دنیا آمد و از نظر ذهنیت و روحیه به آینده تعلق داشت؛ وی « زمان متغیر» را فعالانه تجربه می کرد و در تلاش برای ساختن آینده بود .ژید از ریشه مذهبی دوگانه ای برخوردار بود : پدرش پروتستان و مادرش کاتولیکی بسیار دیندارتر و جزمی تر از شوهرش بود. پدر آندره به فاصله کمی پس از تولد او درگذشت.

 

به ادامه مطلب بروید . . .

علی فهیمی بازدید : 2 پنجشنبه 05 دی 1392 نظرات (0)

 

(سال و محل تولد: 726 هـ.ق- شیراز ، سال و محل وفات: 791 هـ.ق- شیراز)

شمس الدین محمد حافظ ملقب به خواجه حافظ شیرازی و مشهور به لسان الغیب با وجود شهرت والای این شاعر در خصوص دوران زندگی حافظ بویژه زمان به دنیا آمدن او اطلاعات دقیقی در دست نیست ولی در حدود سال 726 ه.ق در شهر شیراز به دنیا آمد است.

 

 

به ادامه مطلب بروید . . .

علی فهیمی بازدید : 1 پنجشنبه 05 دی 1392 نظرات (0)

 

«ویکتور ماری هوگو» بزرگترین شاعر قرن نوزدهم فرانسه و شاید بزرگترین شاعر در عرصه ادبیات فرانسه و نیز داستان نویس، درام نویس و بنیانگذار مکتب رومانتیسم، در بیست و ششم فوریه 1802متولد شد. وی سومین پسر کاپیتان « ژوزف لئوپولد سیگیسبو هوگو» ( بعدها به مقام ژنرالی نائل آمد) و «سونی تره بوشه» بود. هوگو به شدت تحت نفوذ و تاثیر مادر قرار داشت. مادر وی از سلطنت طلبان و از پیروان متعصب آزادی به شیوه ولتر بود و تنها بعد از مرگ مادر بود که پدرش، آن سرباز شجاع، توانست علاقه و محبت فرزندش را نسبت به خود برانگیزد.


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

به ادامه مطلب بروید . . .

علی فهیمی بازدید : 1 پنجشنبه 05 دی 1392 نظرات (0)

 

تولد و کودکی

به سال 1333 ه.ش در شهرستان میاندوآب در یک خانواده مذهبی و با ایمان متولد شد. در دوران کودکی، مادرش را – که بانویی باایمان بود – از دست داد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در ارومیه به پایان رسانید و در دوره دبیرستان (همزمان با شهادت برادرش علی باکری به دست دژخیمان ساواک) وارد جریانات سیاسی شد.

 

 

به ادامه مطلب بروید . . .

علی فهیمی بازدید : 1 پنجشنبه 05 دی 1392 نظرات (0)

 

 

 

 

 

از تولد تا آغاز جوانی کوروش کبیر

دوران خردسالی کوروش کبیر را هاله ای از افسانه ها در برگرفته است. افسانه هایی که گاه چندان سر به ناسازگاری برآورده اند که تحقیق در راستی و ناراستی جزئیات آنها ناممکن می نماید. لیکن خوشبختانه در کلیات ، ناهمگونی روایات بدین مقدار نیست. تقریباً تمامی این افسانه ها تصویر مشابهی از آغاز زندگی کوروش کبیر ارائه می دهند،تصویری که استیاگ ( آژی دهاک )، پادشاه قوم ماد و نیای مادری او را در مقام نخستین دشمنش قرار داده است.

به ادامه مطلب بروید . . .

علی فهیمی بازدید : 4 پنجشنبه 05 دی 1392 نظرات (0)

 

حضرت عبدالعظیم حسنى (علیه‌السلام)در چهارم ربیع الثانى سال 172 هجرى در شهر مدینه چشم به جهان گشود. ایشان فرزند عبدالله بن علی،‌از نوادگان امام حسن مجتبى (علیه‌السلام) است که نسبتش با چهار واسطه به آن حضرت می‌رسد.[1]

 

به ادامه مطلب بروید . . .

علی فهیمی بازدید : 2 پنجشنبه 05 دی 1392 نظرات (0)

 

شعر سوتک

 

نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد؟

نمیخواهم بدانم کوزه‌گر از خاک اندامم

چه خواهد ساخت؟

ولی بسیار مشتاقم،

که از خاک گلویم سوتکی سازد.

گلویم سوتکی باشد بدست کودکی گستاخ و بازیگوش

و او یکریز و پی در پی،

دَم گرم ِخوشش را بر گلویم سخت بفشارد،

و خواب ِخفتگان خفته را آشفته تر سازد.

بدینسان بشکند در من،

سکوت مرگبارم را...


ادامه اشعار در ادامه مطلب . . .

 

علی فهیمی بازدید : 1 پنجشنبه 05 دی 1392 نظرات (0)

 

دکتر علی شریعتی در سال 1312 در روستای مزینان از حوالی شهرستان سبزوار متولد شد.

اجداد او همه از عالمان دین بوده اند…. پدر پدر بزرگ علی، ملاقربانعلی، معروف به آخوند حکیم،

مردی فیلسوف و فقیه بود که در مدارس قدیم بخارا و مشهد و سبزوار تحصیل کرده و از شاگردان برگزیده

حکیم اسرار (حاج ملاهادی سبزواری) محسوب می شد. پدرش استاد محمد تقی شریعتی (

موسس کانون حقایق اسلامی که هدف آن «تجدید حیات اسلام و مسلمین» بود) و

مادرش زهرا امینی زنی روستایی متواضع و حساس بود.

به ادامه مطلب بروید . . .

علی فهیمی بازدید : 2 پنجشنبه 05 دی 1392 نظرات (0)

 

سید على حسینی خامنه‌اى فرزند مرحوم حجت‌الاسلام‌ و المسلمین حاج سید جواد حسینى خامنه‌اى، در فروردین ماه سال ۱۳۱۸ شمسی برابر با ۱۳۵۸ قمرى در مشهد مقدس چشم به دنیا گشود. او دومین پسر خانواده بود و زندگى مرحوم سید جواد خامنه‌اى هم مانند بیشتر روحانیون و مدرسان علوم دینى، بسیار ساده: «پدرم روحانى معروفى بود، اما خیلى پارسا و گوشه‌گیر [...] زندگى ما به‌سختى مى‌گذشت. من یادم هست شب‌هایى اتفاق مى‌افتاد که در منزل ما شام نبود. مادرم با زحمت براى ما شام تهیه مى‌کرد. [...] آن شام هم نان و کشمش بود.»
امّا خانه اى را که خانواده سیّد جواد در آن زندگى مى کردند، رهبر انقلاب چنین توصیف مى کنند:
«منزل پدرى من که در آن متولد شده ام، تا چهارـ پنج سالگى من، یک خانه 60 ـ 70 مترى در محّله فقیر نشین مشهد بود که فقط یک اتاق داشت و یک زیر زمین تاریک و خفه اى! هنگامى که براى پدرم میهمان مى آمد (و معمولاً پدر بنا بر این که روحانى و محل مراجعه مردم بود، میهمان داشت) همه ما باید به زیر زمین مى رفتیم تا مهمان برود. بعد عدّه اى که به پدر ارادتى داشتند، زمین کوچکى را کنار این منزل خریده به آن اضافه کردند و ما داراى سه اتاق شدیم
رهبرانقلاب از دوران کودکى در خانواده اى فقیر امّا روحانى و روحانى پرور و پاک و صمیمی، اینگونه پرورش یافت و از چهار سالگى به همراه برادر بزرگش سید محمد به مکتب سپرده شد تا الفبا و قرآن را یاد بگیرند. سپس، دو برادر را در مدرسه تازه تأسیس اسلامى «دارالتعّلیم دیانتى» ثبت نام کردند و این دو دوران تحصیل ابتدایى را در آن مدرسه گذراندند.

علی فهیمی بازدید : 1 پنجشنبه 05 دی 1392 نظرات (0)

 

مختار بن ابی عبیدة بن مسعود بن عمرو بن عمیر بن عوف بن قسی بن هنبة بن بکر بن هوازن؛از قبیله ثقیف؛ کـه قبیله مشهـور و گسترده‌ای از هـوازن، از اعراب منطقه طائف اسـت، می‌باشد.کنیه‌اش ابواسحاق؛‌ و لقـبش کـیـسـان بود که فـرقـه کـیـسـانیه منسوب به او است. کیسان به معنای زیرک و تیزهوش است.

طبق روایتی، اصـبـغ بـن نـبـاتـه، از یـاران امـیـرالمـؤمـنین می‌گوید: "لقب کیس را امیرالمؤمنین به مختار دادنـد."

پـدر مـخـتـار ابـوعـبـیـده ثـقـفـی است که در اوایـل خـلافـت عـمـر از طـائف بـه مـدیـنـه آمـد و در آنجـا سـاکن شد. وی یکی از سـرداران بـزرگ جـنـگ بـا ارتـش ‍ کـسـری(ایـران) در زمـان عمر بود.  ماجرای رشـادت این دلیرمرد در واقعه یوم الجسر در جنگ با ارتش ایران در منطقه بصره معروف است.

مـادر مـخـتـار دومـه است که از زنـان بـا شخصیت بـود و او را صـاحـب عقل و رای و بلاغت و فصاحت دانسته‌اند.

وی ادب و فضائل اخلاقی را از مکتب اهل بیت پیامبر(علیهم السلام) آموخت، و در آغاز جوانی، هـمراه با پدر و عموی خود برای شرکت در جنگ با لشکر فُرس به عراق آمد و خاندان او همانند بسیاری از مسلمانان صدر اسلام، در عراق و کوفه ماندند. مختار در کنار امیرالمؤمنین(علیه السلام) بود و پـس از شهادت آن حضـرت، بـرای مدتی کوتاه به بصره آمد و در آنجـا سـاکـن شد.

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    سطح وبلاگ چطور است ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 29
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 21
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 11
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 11
  • بازدید ماه : 11
  • بازدید سال : 16
  • بازدید کلی : 210